جشنواره ها
سینما
بازیگران
شبکه خانگی و تلوزیون
آخرین اخبار
داغ ترین اخبار
اخبار بازیگران
اخبار فیلم ها
مشارکتکنندگان
ایجاد
راهنمای مشارکت در فیلسین
ویدیو ها
تصاویر
نقد فیلم «ده» عباس کیارستمی
«ده» ساختار روایی دارد، ساختار روایی سنجیدهای هم دارد، اما نه آن ساختار روایی دراماتیک متعارف عمدتا هالیوودی.
نارنجی پوش: فیلمی از داریوش مهرجویی؟
همه عناصر «نارنجیپوش»، از خوشبینی سادهانگارانه تا شلختگی در فرم تا درک عامیانه از کار روشنفکری، در کارهای دیگر مهرجویی هم قابلردیابی هستند، اما اگر در آن کارها تنها جزئی از یک کار پیچیدهتر بودند، و در «نارنجیپوش» با حذف سرسختی واقعیت اجتماعی و سرشت آدمی در برابر هر نوع اصلاح، به سادهانگاری تنزل یافتهاند.
نقد فیلمنامه «مهمان مامان»
«مهمان مامان» از آن فیلمهایی است که مثل زمانی که بچه بودیم بعد از تماشای آن با تعریف کردن تکههای خوبش («دیدی فلانی چی گفت؟» «دیدی بهمانی چطوری جوابشو داد؟» «بازی پارسا پیروزفر چی بود!» «گلاب آدینه محشر بود.») در ذهن بار دیگر تماشایش را تجربه و لذتش را تکثیر کنیم.
خوشباشی روزهای آشنایی و تکلف سیم آخر
داریوش مهرجویی در فیلم «طهران تهران» میرسد به آنجا که وجه سیاه زندگی و اجتماع را به کلی حذف میکند. همانگونه که مهدی کرمپور در این فیلم میل به نوآوری دارد.اما در این نوآوریها بیشتر یک جور تصنع و تکلف پسزننده دیده میشود تا انسجام اندیشه و سلیقه هنری.
نگاهی به پردازش شخصیت رضا سپیدبخت در «خانهای روی آب»
تردیدی نیست که رضا سپیدبخت شخصیت اصلی «خانهای روی آب» است. سپیدبخت آدم بسیار بدی است. مجموعهای است شرور: زنباره است، بیمارانش را میچاپد (هشتصد هزار تومان برای یک عمل جراحی)، بیوفاست (معشوقههایش را رها میکند)، از تعهد متنفر است، با وجود این که خانه بزرگ قصرمانندی دارد پدرش را در خانه سالمندان گذاشته است، برای پسرش پدری نکرده است (سالها به دیدن پسرش در خارج از کشور نرفته است). اما چگونه است که با این همه شخصیت سمپاتیکی است؟ چرا بیننده با او احساس همدلی میکند؟